کارکنان قدیمی رادیو تهران(به نقل از پایگاه اینترنتی رادیو تهران):
جواد مانی
نام: جواد مانی
تولد: 12/12/1325
محل تولد: تبریز
شغل: تهیه کننده
دهه سی بود. پدر هرگز زیر بار نمیرفت که رادیـو را به خانه راه بدهد؛ آن را مظهر فساد و در یک کلام شیطان میدانست. در حیاط مدرسه که بچهها، داستانهای راه شب را حکایت میکردند و مو بر تن بچههای هممدرسهای سیخ میشد و جواد مانی نیز شیفته تر ...
سرانـجام بـا جمع کردن پول تو جیبی، یک رادیــوی کوچک یـک موج میخــرد و خود؛ در سلک بچههایی در میآید که با فیس و افاده، داستانهای راه شب را روایت میکردند .
او البته ترانههای روسی را هم زیر لب زمزمه میکرد. از راه شنیدن رادیو مسکو آن هم بعد از پایان برنامههای رادیو ایران از راه رله رادیو تبریز.
نزدیک به نیم قرن از آن زمان میگذرد.
او همه رویاهایش را جامه واقعیت پوشاند. در همین حیاط رادیو در میدان ارگ، با جلیل شهناز قوامی، بیگچه خانی و نامداران دیگر هم گام شد و رازهای سازها را شنید.
بشنوید.
او، آن نـوجوان دیـروز جـواد مـانـی است.
تهیه کننده پیشکسوت رادیو. از دلتنگیهایش میگوید و
و از دلبستگیهایش ...
بیشتر پیشکسوتان امروز رادیو، به هر دری میزدند تا خود را به بنای رادیو برسانند.
از راه مسابقهها، ترانههای درخواستی، از هر راهی بود. آنوقت،همه رویاهایشان واقعیت مییافت.
جواد مانی هم که بچه تبریز بود، شنونده همه مسابقههای رادیو تبریز بود. و البته بیش از همه شیفته موسیقی، مگر نه این که در زیر پتو از رادیوی تک موجش موسیقی باکو را میشنید. با اکبر مشکین، محتشم و مهدی علی محمدی، در همه حکایتهای راه شب، در خیالهایش نقش میگرفت.
سرانجام همه آن ها را یافت. در استودیوی هشت رادیو ایران. در هال رادیو، در میدان ارگ. ...
جواد مانی میگوید ...
بشنوید.
جواد مانی، با شیدایی و شیفتگی به موسیقی، دلباخته رادیو شد.
این بود، که چون به رادیو راه یافت دست به تولید هر برنامهای زد که موسیقی در آن حرف اول را میزد.
شناختی که از موسیقی داشت و مطالعاتی که در این راه صرف کرد، همه به گونهای به زیر و بم و زوایـای موسیقی راه داشتـند. اگر برای برنـامه موسیقاییاش، نـام «ضرب و اصول» را انتخـاب میکند، که نامی غریب بود، نشان داد که موسیقی ایرانی را میشناسد، دستگاههای آن را میداند و بسیاری از زوایایش را هم.
بشنوید.
چون در کنار فوارههای میدان ارگ به انتظار دوستانش میایستد تا سر برسند و با هم پا به رادیو بگذارند، چرا که به تنهایی تاب و جرات پا نهادن به این کاخ رویاهایش را ندارد، دوستان و هم دورهایهایش یکی یکی سر میرسند. نه ماه دوره دیدهاند و حالا به میدانی پا مینهادند تا در کنار استادان و بزرگانی که روزی از راه موجهای رادیویی آرزوی یک لحظه یک رخ دیدن آنها را داشت، برنامههایی بسازد تا حالا دیگرانی چند را شیدای رادیو کند. نسلی که از پی او آمدند.
معماری این بنای سر کشیده در کنار میدان ارک و در کنار کاخ دادگستری و مسجد ارگ، بنایی پرشکوه و رویایی را جلوه گر بود، آن راهروها، آن سقفهای بلند، آن حیاط درندشت، با درختان سر به فلک کشیده، هنوز یادآور آن گذشته دیرین است.
رادیو برای مانی فرهنگیترین مکان است. نفس کشیدن در کنار بزرگان رادیو در فضای دوست داشتنی ارگ حس نوستالژیکی او را زنده میکند و میگوید:
بشنوید.
جواد مانی به حافظ هم اگر دل میبندد، به سبب ترنم موسیقیای است که در شعرهایش نهان است. واز این رو به تولید کاری ماندگار در رادیو میپردازد که از او به یادگار بماند جدیدترین کار جواد مانی که هنوز پخش نشده ودر حال تولید میباشد. حافظ خوانی است. ...