loading...
رادیو نوشت
admin بازدید : 22 پنجشنبه 28 فروردین 1393 نظرات (0)

آشنایی با مدیران رادیو تهران  (حسین حرمی):

http://www.radiotehran.ir/_Uploads/_Uploads_tn/02(4)(1).jpg

از شلوغی کلافه کننده میدان محمدیه می‌گذرید ، انبوه موتور سواران و هیابانگ دستفروش ها و خودروهایی که بی‌محابا هرم گرما را می بلعند . می‌پیچید به اولین کوچه که که کوچه‌ها و بن بست‌های بسیاری را در دلش پنهان کرده است . آپارتمان های سه – چهار طبقه ، خانه های حیاط دار را دارند محو می کنند با اینهمه هنوز بوی خانه‌های خشت و گلی و آجرهای کهنه ، جای جای می‌آید . می‌رسید به یک بن بست ، این سو و آن سو ، خانه ای قدیمی و حیاط دار ، آپارتمان های قدیم و تازه، قد کشیده‌اند. زنگ در به نظر وصله ناجوری می‌آید به این دیوارهای سرکشیده و قدیمی.

این کوچه پس کوچه ها جای جولان بچه های کم سن و سالی بود که اعلامیه های « آقای خمینی» را توی پیراهن‌هایشان پنهان کرده بودند و مثل تیز رها شده، کوچه‌ها را طی می‌کردند. همان‌هایی که دو قدم مانده به میدان به خیل تظاهر کنندگان می‌پیوستند. حرمی نوجوان یکی از آنها است . مثل فرفره می‌چرخد. از دیوار بالا می‌رود و از دست پلیس شاه توی حیاط هر خانه‌ای که می‌بیند می‌پرد . خانه‌ها یکی است و همسایگان یک دل. هنوز حیاط خانه با حوض کوچک‌اش  بوی دیروز را می‌دهد.

اینجا بزرگ شده‌اید ؟ بشنوید

آلبوم‌ها را می‌آورد با انبوه عکس‌ها، کودکی ، نوجوانی ، جوانی و جبهه‌های جنگ ، اینجا و آنجا. همه همزمان شادمانه از سر و کول هم بالا می‌روند. مگر نه آنکه آنجا گرد شادی‌ها پاشیده‌اند ؟

فرمانده‌هان دست در دست، همزمان، انگار پرستوهایی در آستانه پرواز، پریدن تا عرش را آغاز کردند .
آقای حرمی چه می‌کردید ؟

به رادیو راه پیدا می‌کند . مثل بسیاری که در آنها شور نوشتن است دست به قلم بردن . از انتشار مدرسه گرفته تا روزنامه‌های دیواری تا نسخه برداری از اطلاعیه‌ها و اعلامیه‌های « آقای خمینی» و دیگر مبارزان خستگی ناپذیر

رادیو می‌شود خانه اول‌اش ، آنجا که به هر گوشه اش سرک می کشد . شیداگون و شیفته ...
چرا رادیو ؟ بشنوید 
هنوز رادیو مونس تنهایی او است . هنوز موج‌ها را می‌چرخاند و البته نگاهی از گوشه چشم و همواره به موج اف ام 95 دارد، می‌شنود، نقد می‌کند، گاه حرص می‌خورد گاه شادمان می‌شود هنوز هم مدیران را با نقد کمبودها با خبر می‌کند .
خانه نخست او است هنوز رادیو بشنوید 
رویاها و آرزوهای بسیار را در شادی‌های کودکان دفن کرد. آنگاه که اطلاعیه‌های آقا را به زیر بغل می‌گرفت. آن زمان که سنگ‌ها را مشت مشت بر کامیون‌های ارتش شاه پرتاب می‌کرد. تا امروز انگار کودکی نبود .
شادمانی‌هایش درباره مسئولیت‌های گران، گم شدند– تا امروز
چه می کنید آقای حرمی ؟ بشنوید

 او با علاقه تمام از فعالیت‌هایی که در رادیو انجام داده می‌گوید.

 منبع

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    پخش زنده رادیو

     
    آمار سایت
  • کل مطالب : 88
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 77
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 85
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 93
  • بازدید ماه : 89
  • بازدید سال : 276
  • بازدید کلی : 3,245
  • جشنواره 13
    http://www.radio.ir/sitepics/gallery/51441566313th-festival-radio.jpg

    رادیو نوشت
    http://www.radio.ir/sitepics/gallery/467882905radio-nevesht.jpg

    روابط عمومی
    http://www.radio.ir/sitepics/gallery/1849016709140170635162.jpg